فایرفلایز (انگلیسی: Fireflies)، یک گروه شبهنظامی-انقلابی است که توسط مارلین رهبری شده و محدوده فعالیت آن در کشور آمریکا است. با توجه به شیوع سراسری عفونت قارچی مغز و نابودی ۶۰ درصد از کل جمعیت انسانی روی زمین، فدرا (آژانس فدرال واکنش به فجایع) کنترل مناطق قرنطینه در بیشتر شهرهای کشور آمریکا را در اختیار گرفته است. هدف فایرفلایز، بازگرداندن دوباره همه شاخههای دولت آمریکا به کار و پایان دادن به حکومت نظامی «فدرا» است. این گروه، سالها با هدف کشف راه درمان و پیدا کردن امیدی واقعی، برای پایان دادن به دنیایی با قوانین آخرالزمانی تلاش کرده است؛ با این حال آنها در جنگی از پیش شکست خورده مبارزه میکنند و بیماری مرگبار و همهگیر، پس از گذشت چند دهه همچنان فاقد هرگونه راه درمانی بوده و نیروهای ارتشی فدرا نیز با منابع بسیار بیشتری که در اختیار دارند، فایرفلایز را بارها به مرز نابودی کامل کشاندهاند. با وجود تمامی این مشکلات، آنها کورسوی امید خود را برای سخت واکسن، همچنان حفظ کرده بودند. فایرفلایز، یکی از معدود گروههی شبه نظامی غیرقانونی اعلام شده توسط فدرا است که برخلاف گروههای پراکنده و بدوی، «سازماندهی شده» و «هدفمند» فعالیت میکند.
تاریخچه
پس از گذشت چندین سال از شیوع بیماری مرگبار عفونت قارچی مغز، افراد غیرمبتلا یا بازماندگان و همچنین نسلهای جدید، یا در مناطق قرنطینه تحت کنترل ارتش و در «حکومت نظامی» متولد میشدند، یا در خرده جوامع ریز و درشتی که در هر نقطه، تحت نام شکارچی، با وحشیگری، دزدی و قتل برای زنده ماندن تقلا میکردند. بیشتر بازماندگان در مناطق قرنطینه، تحت حکومت نظامی بسیار سختگیرانه زندگی میکردند. این افراد در مدارس نظامی تحصیل و درادامه به عنوان وظایف شهروندی، مجبور به پذیرفتن مشاغل مختلف میشدند. مایحتاج مردم نیز از طریق «توزیع جیرهای» و پرداخت حقوق نیز از طریق توزیع «کوپن جیره» صوت میگرفت. این شرایط بسیار سخت که تخطی از قوانین نیز به سرعت در دادگاه نظامی و اعدام پاسخ داده میشد، به سرعت باعث نارضایتی طیفهایی از بازماندگان ساکن در مناطق قرنطینه شد. در تاثیر همین نارضایتیها، گروه شبهنظامی به نام «فایرفلایز» شکل گرفت که قصد داشت به حکومت نظامی و مستبدانه نیروهای ارتشی «فدرا» پایان داده و کمک کند تا مجددا همه شاخههای دولت فدرال در تمامی ایالتها به قدرت بازگردد. این گروه به رهبری شخصی به نام مارلین، چند حمله موفقیت آمیز، به خصوص حمله به منطقه قرنطینه پیتسبورگ و ساقط کردن حکومت نظامی آنجا را نیز انجام داد؛ با این حال، این حملات باعث به خطر افتادن بیشتر مناطق قرنطینه و آسیبپذیر شدن ساکنان دربرابر حملات قطعی مبتلایان به بیماری شده بود.
مارلین، رهبر گروه فایرفلایز
پس از چند دهه تلاش ناموفق و درحالی که بسیاری از محققان از ساخت واکسن درمانی برای بیماری ناامید شده بودند، فایرفلایز همچنان امید خود را زنده نگه داشتند. آنها برای سالها آزمایشهای مختلفی را تجربه کردند که همگی به شکست منتهی شده بود. درنهایت این گروه مرکز فعالیت خود را به آزمایشگاهی در داشنگاه کلرادو شرقی منتقل کردند تا ضمن تربیت محققان جدید و دفاع متمرکز از محوطه، دربرابر مبتلایان، فدرا و همچنین شکارچیها، بتوانند با کمک تجهیزات قویتری آزمایشهی خود را دنبال کنند. گرچه آنها در انتقال مرکز فعالیت به این دانشگاه موفق بودند، اما مدتی بعد، نه تنها آزمایشها یکی پس از دیگری با شکست مواجه میشد، بلکه به خاطر کمبود منابع و ترس از حملات مبتلایان، بسیاری از دانشمندان و دانشجویان نیز یا کشته شدند و یا از محل فرار کردند. تامی، یکی از نیروهای مورد اعتماد مارلین، در این زمان متوجه خام بودن امیدهایشان شده و از فایرفلایز خارج گشت. مدتی پس از خروج تامی، فایرفلایز که مستاصلتر از همیشه بود، تصمیم به تغییر موقعیت خود به شهر سالت لیک سیتی شد. مارلین، همچنان کورسوی امیدی را برای بازماندگان فایرفلایز روشن نگه داشته بود تا محققان در بیمارستان سنت ماری این شهر، آزمایشهای خود را دنبال کنند.
امید تازه
در سال ۲۰۳۳، دو دهه پس از شیوع بیماری و مرگ ۶۰ درصد از کل جمعیت بشری در زمین، فایرفلایز در جستجوی مایحتاج مورد نیاز خود وارد بوستون شده بود. آنها بای تأمین سلاح با یک قاچاقچی به نام رابرت قرار ملاقات داشتند. ورود قاچاقی آنها به منطقه قزنطینه این شهر اما به سرعت توسط فدرا کشف شد. مارلین و گروهش، در این شهر نیز شاهد افزایش نارضایتی از ارتش بودند. در این زمان بود که دو دختر نوجوان به نیروهای فایرفلایز کمک کردند. این دو، با پرتاب بمبهای دودزا موقعیتی عالی را برای عقبنشینی فایرفلایز فراهم کردند. مدتی بعد، فایرفلایز این دو دختر را پیدا و متوجه نیت خوب آنها برایپیوستن به گروه شدند. برخلاف رایلی که مصمم به عضویت در فایرفلایز بود، دوست او چندان تمایلی نداشت. این دختر که الی نام داشت، خیلی زود توسط مارلین شناسایی شد؛ درواقع، ۱۲ سال قبلتر و زمانی که مارلین به عنوان یک پرستار کار میکرد، مادر الی را میشناخت و شاهد تولد الی و مرگ مادرش بود. او که به مادرش قول داده بود تا از الی حفاظت کند، با وجود مسئولیت و مشکلاتش در فایرفلایز، همچنان از دور مراقب الی بود و از دیدن او ورپرایز شده بود. مدتی پس از این ماجرا و فرار مجدد رایلی و الی، این دو مورد حمله مبتلایان قرار گرفتند. فایرفلایز و مارلین، متوجه ابتلای هر دو دختر به بیماری شدند اما از میان آنها، تنها رایلی به یک مبتلا تبدیل شد. اینک که مشخص شده بود الی نسبت به بماری «مصون» است، مارلین امید تازهای پیدا کرده بود تا درنهایت، واکسن درمان برای عفونت قارچی تولید کنند.
پس از معامله سلاحها با رابرت، نیروهای فدرا فایرفلایز را تحت تعقیب قرار داده و بسیاری از آنها را کشتند. مارلین نیز در جریان یکی از این حملات مجروح شده بود. او تیمی را در ساختمان کاپیتول بوستون مستقر کرد تا منتظر رسیدن الی باشند. مارلین برای انتقال الی به خارج از منطقه قرنطینه و رساندن آن به کاپتول، قصد داشت مجددا با رابرت معامله کند اما پس از رسیدن، متوجه شد که توسط دو قاچاقچی دیگر کشته شده است. او هر دو قاچاقچی، تس و به خصوص جول را میشناخت که برادر «تامی» بود. این دو گفتند که رابرت، سلاحهای آن دو را بدون اجازه به فایرفلایز فروخته و حالا مارلین باید آنها را پس دهد. با توجه به شرایط سخت فایرفلایز در بوستون، مارلین پیشنهاد داد تا در ازای قاچاق «چیزی» به بیرون از شهر، او دو برابر سلاحهای رابرت را پس خواهد داد. جول و تس، با اکراه این پیشنهاد را پذیرفته و در ادامه متوجه شدند که باید یک دختر بچه، یعنی «الی» را به بیرون از شهر منتقل کنند. پس از اطمینان تس از درستی ادعای مارلین، او و جول دختر را به سمت خارج دیوارهای منطقه قرنطینه منتقل کردند. با این حال پیش از اینکه آن دو، خود را به کاپیتول برسانند، فدرا در تعقیب فایرفلایز به کاپیتول رسیده و تیم استخراج فایرفلایز را کشته بودند. مدتی بعد، این خبر به مارلین رسید و با توجه به بازنگشتن تس و جول برای پس گرفتن سلاحها، فایرفلایز به این نتیجه رسید که الی نیز کشته شده است.
ناکام و شکست خورده
بازماندگان فایرفلایز همراه با مارلین، از بوستون خارج و به سمت سالت لیک سیتی رفتند، جایی که پس از مدتها، همکاران آنها با ناامیدی مضاعف، باید این خبر را میشنیدند که الی، دختر مصون نسبت به بیماری و آخرین امید آنها کشته شده است. حدود یک سال بعد و در ۲۸ آوریل ۲۰۳۴، یک گروه گشتی فایرفلایز، جول و الی را پیدا کردند که خود را به هر شکلی که ممکن بود، به سالت لیک سیتی رسانده بودند. این گروه، جول و الی را نمیشناختند و آنها را زنده و بیهوش نزد مارلین بردند. مارلین که به شدت متحیر شده بود، به سرعت دستور داد تا الی را به اتاق عمل ببرند. درحالی که جول و الی همچنان بیهوش بودند، محققان متوجه شدند که عفونت قارچی در مغز الی وجود دارد، اما به شکلی نادر جهش پیدا کرده و غیر فعال شده است. در نتیجه، آنها برای کشف راه درمان، حتما بایستی عفونت قارچی را از مغز الی خارج و از طریق مهندسی معکوس، پی به نوع جهش میبردند. این کار البته، به مرگ قطعی خود الی میانجامید و گرچه مارلین، از قبل متعهد به حفاظت از الی شده بود اما با وجود شرایط جدید، و امکان ساخت درمانی قطعی، تصمیم گرفت تا این عمل را روی الی انجام و به نوعی او را قربانی کند.
پس از به هوش آمدن جول و شنیدن این خبر، او که در طول تمام این یک سال و گذراندن سفری مرگبار برای رسیدن به سالت لیک سیتی، شدیدا به الی وابسته شده بود و او را مثل دختر از دست دادهاش میدید، هرگز نمیتوانست شاهد قربانی کردن الی باشد. او در ادامه ایتن، سرباز فایرفلایز را مغلوب و از طریق شکنجه موقعیت فعلی الی را متوجه شد. پس از این، جول آن سرباز را کشت، سربازان مستقر در طبقات ببیمارستان را نیز از پای در آورد و درنهایت خود را به اتاق جراحی الی رساند. او در اینجا نیز پزشکان را کشت و درنهایت الی را با خود خارج کرد. در مسیر خروج، او از میان سربازان فرار کرد و با آسانسور به طبقه پایین آمد، جایی که مارلین او را متوقف کرد. مارلین به جول گفت که این کار بیهوده است چون الی نیز درنهایت خواهد مرد و ساخت واکسن از طریق او، انتخابی بود که خود الی انجام داده است. جول با اندکی مکس و آگاهی از اینکه این انتخاب خود الی بوده، ابتدا به این پیشنهاد فکر کرد. با این حال او نظرش تغییر کرد، مارلین را کشت و با سوار کردن الی در یک ماشین، از بیمارستان و شهر خارج شد.
منابع
- Fireflies در The Last of Us ویکیا
شخصیتها | جول - الی - تس - تامی - بیل - مارلین - سارا - هنری - سم - ماریا - دیوید |
مراحل | Hometown - The Quarantine Zone - The Outskirts - Bill's Town - Pittsburgh - The Suburbs - Tommy's Dam - The University - Lakeside Resort - Bus Depot - The Firefly Lab - Jackson |
Collectibles |
Artifacts - Firefly Pendants - Training Manuals - Comics |
قوانین و گیمپلی | عفونت قارچی مغز - مبتلا - شکارچی - فایرفلایز - فدرا - منطقه قرنطینه |
لوکیشنها | بوستون - لینکولن - پیتسبورگ - جکسون کانتی - دانشگاه کلرادو شرقی - سیلور لیک/وایتفیش لیک - سالت لیک سیتی - |
ویرایش شده در توسط Movyn (نمایش تاریخچه)
پستهای توصیه شده
لطفا از بخش نظرات، تنها برای اظهار نظر درباره مقالات استفاده کنید
مطالب شما نیاز است به تایید مدیران برسد